مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
سلام حضرت والا سلام حضرت سلطان سلام رحمت پروردگار حضرت باران قسم به نان تـنوری خـانهات که همیشه به دستهای گدا داده است دست شما نان درست بعد علی و پس از محمد و زهرا به روی سینۀ تو حک شدست سورۀ انسان نه دعبل و نه فرزدق نه محتشم و نه مقبل کسی نداشت بدون نگاه لطف تو دیوان میان این همه هُدهُد که گوشه گوشۀ صحن است برای عرض ارادت کجا نشسته سلیمان فرشـتههای خدا بعد کـربلا شب جـمعه به محضر تو شرفیاب میشوند رضا جان پُر است کل جهان از کمال لطف نگاهت که با نگاه تو دیگر کسی نمانده پریشان نم محبت تو جاری است بر روی گونه که گـاه میگـذرد رود از مـیان بـیابـان شـنیـدهاند که باز از تو کاظمین بگـیرد به احـتـرام شـمـا ایـسـتـادهانـد مـلائـک در این حرم به خدا مست بادهاند ملائک شبـیـه چند کـبـوتر کـنـار سفـرۀ لطفـت هـمیـشـه در طلـب استـفـادهانـد مـلائک نظر به سادگیات کردهاند؛ حضرت سلطان اگر کـنار شما صاف و سادهاند ملائک مسلَّم است از این مهربانیِ تو که عُمری اسـیـر رأفـت ایـن خـانـوادهانـد مـلائک فرشتهای وسط صحن داد میزد و میگفت: به جز شما به کسی دل ندادهاند ملائک مسیر مشهد و قم مثل اربعین حسینی ست که در مسیـر شما بیـن جـادهاند ملائک دخیل بسته به باب الجواد روح الأمین پس گـدای خـانۀ خـورشـید زادهانـد ملائک شـنیـدهاند که باز از تو کاظمین بگـیرد |